جدول ۲- ۲ دانش رسمی و دانش غیررسمی
۲- ۱- ۹- ۷ دانش ساختارمند و دانش ناساختارمند:
دانش ساختار یافته: دانش استخراج شده از منابع اطلاعاتی که به خودی خود ساختار یافته است.
دانش ساختار نیافته: شامل کلیه دانش ضمنی کبوتر، اسناد متونی، نمایههای گرافیکی، نمایههای سمعی، بصری و سیستمهای الکترونیک
۲- ۱- ۹- ۸ دانش اظهاری و دانش رویهای:
اندرسون[۴۰] (۱۹۸۳) دانش را به دو دسته تقسیمبندی نمود:
– دانش اظهاری [۴۱](دانش واقعی[۴۲]): به صورت یک قضیه بیان میشود.
– دانش رویهای[۴۳] (دانش روش شناختی[۴۴]): دانشی که مثلاً در چگونگی فراگیری دوچرخه سواری یا نواختن پیانو استفاده میشود. (Nonaka, 1994: 18)
۲- ۱- ۹- ۹ طبقهبندی دانش رایل:
رایل[۴۵] (۱۹۴۹)، دانش را به دو نوع تقسیم کرده است:
– دانش دانستن در مورد بودن[۴۶] یک چیز.
– دانش دانستن اینکه آن چیز چگونه[۴۷] عمل میکند.
۲- ۱- ۹- ۱۰ دانش اصلی و دانش فرعی:
– دانش اصلی[۴۸]: بیان کننده مسائل کلی سازمان
– دانش فرعی[۴۹]: با ارائه عناصر فرعی، از دانش اصلی پشتیبانی میکند و نیازی به درک و اجماع گسترده ندارد (تاونلی، ۱۳۸۰: ۱۰۳).
۲- ۱- ۹- ۱۱ تقسیمبندی دانش مک لوپ:
مک لوپ دانش را به ۵ دسته تقسیم نموده است:
– دانش عملی: که دانش حرفهای، تجاری، کاری یا سیاسی نیز نامیده می شود و در کار، تصمیمات و اقدامات افراد مؤثر است.
– دانش فکری: کنجکاوی فکری افراد را برطرف میسازد.
– دانش سرگرمی و گفتگوی معمولی: نقطه مقابل دانش فکری است و کنجکاویهایی مانند تفریحات و شایعات محلی را برطرف میسازد.
– دانش معنوی: دانش مذهبی انسان در مورد خدا.
– دانش ناخواسته: خارج از تمایلات فرد است و به شکل تصادفی و بدون هدف بدست میآید.
۲- ۲ بخش دوم: مدیریت دانش
۲- ۲- ۱ مقدمه مدیریت دانش:
مدیریت دانش سازمانی یکی از مهمترین عوامل موفقیت شرکتها در شرایط رقابتی و عصر اطلاعات است. اهمیت این موضوع به حدی است که امروزه شماری از سازمانها، دانش خود را اندازهگیری میکنند و به منزله سرمایه فکری سازمان نیز شاخصی برای درجهبندی شرکتها در گزارشهای خود منعکس می کنند. (موسوی، ۱۳۸۴: ۱۳). این سازمانها مدیریت دانش را به عنوان بخشی از راهبرد سازمان، ضروری میدانند (حسین زاده، ۱۳۸۵: ۵۸). در بخش دوم از فصل دوم با توجه به اهمیت مدیریت دانش، ابتدا، تعاریفی از KM[50] (مدیریت دانش) بیان شده است سپس تاریخچهای از مدیریت دانش و سیر تطور آن عنوان گردیده است. در مرحله بعدی سه مکتب اقتصادی، سازمانی و استراتژیک مدیریت دانش توضیح داده شده است. توضیحاتی در خصوص دو دیدگاه مدیریت دانش (دانش به عنوان سرمایه و ابزار) داده شده است. بعد از آن سه نسل مدیریت دانش (فناوری مدار، انسان مدار، و گذار از فناوری مدار به انسان مدار) مطرح شده است.
سپس ۱۳ ویژگی مدیریت دانش (مدیریت دانش همراه با تکنولوژی اطلاعات، نظریه تغییر و عرضه مدیریت دانش) بیان گردیده است. بعد از آن چهار مرحله مدیریت دانش مطرح شده و مقایسهای بین مدیریت دانش و مدیریت کیفیت جامع صورت پذیرفته است.
مطالبی در خصوص مزایای مدیریت دانش در زمینههایی چون (کارایی، صرفهجویی، فرصتهای جدید، تغییر و نوآوری و منابع انسانی) و در ادامه ۸ مزیت مدیریت دانش از نظر دنهام گری بیان شده است.
اشارهای به کاربرد مدیریت دانش در تصمیمات راهبردی شده که منجر به درک عمیقتری از موقعیتهای تصمیمگیری میگردد. چالشهای KM عنوان شده و مهارتهای برطرف نمودن آن نیز مطرح گردیده است.
پس از آن ۵ مانع دانش اعم از: عوامل انسانی، سازمانی، فرهنگی، سیاسی و تکنولوژیکی بیان شده است و در نهایت این بخش با توضیحاتی در خصوص ۱۴ مدل از مهمترین مدلهای مدیریت دانش به پایان رسیده است.
۲- ۲- ۲ مدیریت دانش چیست؟
رفتارهای سازمانی باید چنان هم راستا شوند که اطلاعات و دانش، ادغام شده و به افراد مناسب و در زمان مناسب برسد تا بتوانند با بهرهوری بیشتری عمل کنند. اول از همه، مدیریت دانش باید افراد را به اطلاعات، مرتبط کند و این ارتباط شامل فرآیندها و تشویقهایی است که برای افراد نیاز است اعتماد کنند و از اطلاعات موجود استفاده کنند بلکه تجارب و اطلاعاتشان را به پایگاه اطلاعاتی جهانی توزیع کنند. دوم اینکه آنها همه روزه در تحقق اهداف سازمان شریکند. افزایش بهبودی به تسریع در یادگیری، اتخاذ تصمیمات بهتر و سریعتر، افزایش کل توانایی برای توسعه، تقویت نوآوری و ایجاد انگیزه برای کارکنان منجر میشود. (انتظاری، ۱۳۸۵: ۴۰).
۲- ۲- ۳ تعریف مدیریت دانش:
هیچ تعریف مشخصی که به طور جهانی در مورد مدیریت دانش، مورد توافق باشد وجود ندارد و آن ناشی از وسعت اندازه تعریف دانش است. سختی ارائه تعریف مشخص از مدیریت دانش، موجب شده است تا صاحبنظران بر اساس تجارب و دیدگاههای مختلف، تعاریف گوناگونی را در این زمینه بیان کنند.
ابتدائیترین تعریف از مدیریت دانش عبارت است از: یافتن راهی جهت خلق، شناسایی، شکار و توزیع دانش سازمانی به افراد نیازمند (عبدالکریمی، ۱۳۸۲: ۳۸).
مدیریت دانش عبارت است از تلفیقی از کسب و ذخیرهسازی دانش آشکار همراه با مدیریت سرمایههای فکری است (Dalker, 2005: 4).
مدیریت دانش فرآیند به کارگیری یک رویکرد نظامند برای کسب، ساختاردهی، مدیریت و توزیع دانش در سراسر یک سازمان به منظور انجام سریعتر کارها، استفاده مجدد از بهترین رویهها و کاهش دوباره کاری می باشد. مدیریت دانش عبارت است از برانگیختن افراد به تسهیم دانش خود با دیگران (فرائیالو، ۱۳۸۳: ۶۷۹).
برای دانلود متن کامل این فایل به سایت torsa.ir مراجعه نمایید. |